جستجو در مقالات منتشر شده


۳۵ نتیجه برای Ph

نیما حیدرزاده، تانیا تسلیمی،
جلد ۱۱، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۹۶ )
چکیده

در این تحقیق عملکرد رس­های معمولی و اصلاح ­شده در مقاومت فشاری آزاد خاک آلوده به فنل در فن­آوری تثبیت و جامدسازی بررسی شد. تمامی نمونه­ها شامل۲۰۰۰ میلی­گرم بر کیلوگرم فنل بود. از سیمان سفید (۱۵و ۳۰ درصد وزنی) به‌عنوان جامدکننده و از رس­های معمولی و اصلاح­ شده (۸، ۱۵ و ۳۰ درصد وزنی) به‌عنوان مواد افزودنی با عمر نمونه­های ۲۸ روزه استفاده شد. با افزایش مقدار رس­ها، مقاومت فشاری آزاد کاهش یافت و این کاهش در نمونه­های شامل رس اصلاح­ شده بیش‌تر از نمونه­های رس معمولی مشاهده شد. مقادیر مقاومت فشاری آزاد تمامی نمونه­ها توانست استانداردهای حداقلی تعیین­شده برای دفع در محل­های بهداشتی از سوی کشورهای فرانسه، هلند، بریتانیا و امریکا را برآورده سازد. نمونه شامل ۳۰ درصد سیمان سفید و ۸ درصد بنتونیت، بیش‌ترین مقدار مقاومت فشاری (۴۸۵۶ کیلوپاسکال) و نمونه شامل ۱۵ درصد سیمان سفید و ۳۰ درصد رس اصلاح ­شده، کم‌ترین مقدار مقاومت فشاری آزاد (۲۲۲۶ کیلوپاسکال) را نشان دادند. با توجه به این‌که قیمت رس اصلاح­شده بیش‌تر از رس معمولی است، اگر در فرآیند تثبیت و جامدسازی خاک آلوده به فنل فقط عامل مقدار مقاومت فشاری مد نظر باشد، استفاده از رس معمولی در مقایسه با رس اصلاح­ شده مقرون به صرفه­تر خواهد بود
خانم معصومه اعلایی، دکتر مریم ده بزرگی، دکتر محمدرضا قاسمی، دکتر رضا نوزعیم،
جلد ۱۲، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۷ )
چکیده

گسترۀ بررسی شده در جنوب البرز مرکزی و لبۀ شمال­باختری ایران ­مرکزی در بین گسل‌های لرزه­خیز ایپک با راستای تقریبی خاوری- ­باختری و گسل آوج با راستای شمال­باختری- جنوب­‌خاوری واقع شده است و محل رخداد زمین­لرزه­های مهم تاریخی و دستگاهی متعددی است. در این پژوهش به‌منظور تعیین میزان فعالیت نو­زمین­ساختی، ­زمین­ساخت ­فعال منطقه ارزیابی شده است و تحلیل­ خطر­احتمالی گستره نیز انجام شده است. بنابراین برای بررسی فعالیت زمین­ساختی اخیر منطقۀ بررسی شده، از ۶ شاخص زمین‏ریختی گرادیان طولی رود (SL)، سینوسی پیشانی کوهستان (Smf)، نسبت پهنای کف دره به ارتفاع دره (Vfتقارن نداشتن حوضه زهکشی (Af)، انتگرال فرازسنجی (Hi) و نسبت شکل حوضه زهکشی (Bs)  استفاده شده است. در­نهایت، پس از محاسبه شاخص‌ زمین‏ساخت­ فعال(Iat) ، گستره به ۴ ردۀ فعالیت زمین‏ساختی بسیار زیاد، زیاد، متوسط و کم در محیط ArcGIS۱۰,۱ پهنه‌بندی شده است. به‌منظور پهنه­بندی شتاب گستره از داده­های لرزه­ای، نرم‌­افزار Kijko، نرم‌افزار PSHA و روابط کاهندگی استفاده شده است که در ­نتیجه آن‏ها کمینه و بیشینه­ شتاب برای عمر مفید سازه ۷۵ سال به‌ترتیب ۳۳/۰ و ۴۵/۰ گرم و برای ۴۷۵ سال ۴۶/۰ و ۶۰/۰ گرم برآورد شده است. مقادیر به‌دست آمده از شاخص‌های زمین‏ریختی و نیز پهنه­بندی شتاب منطقه نشان‌دهندۀ فعالیت زمین­ساختی زیاد در نزدیکی گسل­های ایپک، حسن­آباد، سلطانیه و آوج است. نتایج به دست آمده هم‌خوانی بسیار زیادی با شواهد صحرایی و زمین‏ریخت­های به‌دست آمده از برداشت‏های میدانی ارائه می­­دهند.
دکتر سیامک بهاروند، مهندس سلمان سوری، دکتر جعفر رهنماراد، مهندس مسعود جودکی،
جلد ۱۲، شماره ۲ - ( ۵-۱۳۹۷ )
چکیده

حوضه آبریز وارک، یکی از زیرحوضه‌های رودخانۀ دز است که با مساحت ۹/۱۳۹ کیلومتر مربع در استان لرستان واقع شده است. این تحقیق با هدف تحلیل فعالیت زمین‌ساختی حوضه و هم‌چنین بررسی ارتباط خطواره‌ها با خطر زمین‌لغزش با استفاده از سنجش از دور و سیستم اطلاعات جغرافیایی انجام شده است. در این پژوهش از ۴ شاخص مورفوتکتونیکی شامل گرادیان طولی رودخانه (SL)، منحنی هیپسومتری حوضه (HC)، پیچ و خم رودخانه (S) و عدم تقارن حوضۀ زهکشی (AF) استفاده و نتایج تجزیه و تحلیل آن‌ها با شاخصی تحت عنوان زمین‌ساخت فعال (Iat) بیان شده است. محاسبۀ شاخص زمین‌ساخت فعال نسبی نشان می‌دهد که منطقه از نظر تکتونیکی در کلاس فعال قرار دارد. به‌منظور بررسی ارتباط خطواره‌ها با خطر زمین‌لغزش، ابتدا نقشۀ خطواره‌ها و عوامل مؤثر بر لغزش با استفاده از پردازش تصاویر ماهواره‌ای لندست ۸ در محیط نرم‌افزار ENVI ۴,۸ و بازدیدهای میدانی تهیه شده است. سپس با استفاده از روش منطق فازی نقشه خطر زمین‌لغزش در حوضۀ بررسی شده تهیه و با تلفیق آن با نقشه خطواره‌ها، ارتباط بین خطواره‌ها و نقشۀ خطر زمین‌لغزش در محیط نرم‌افزار Arc‌GIS بررسی شده است. بر اساس نتایج به‌دست آمده از نقشۀ خطر زمین‌لغزش‌های منطقه به‌ترتیب ۴۰/۱۲، ۲۵/۸، ۳۷، ۶۱/۳۲ و ۷۳/۹ درصد از مساحت منطقه در کلاس‌های خطر خیلی کم، کم، متوسط، زیاد و خیلی زیاد قرار دارد. هم‌چنین نتایج به‌دست آمده نشان می‌دهد که به‌علت تکتونیک فعال منطقه ارتباط نزدیکی بین خطواره‌ها و مناطق با خطر لغزش بالا وجود دارد.
 


ساسان نریمان‌نژاد، علیرضا جعفری‌ندوشن، علی معصومی، عبدالله سهرابی‌بیدار، علی قنبری،
جلد ۱۲، شماره ۲ - ( ۵-۱۳۹۷ )
چکیده

از آن‌جاکه اغلب شهرها در نزدیکی و یا روی دره­های آبرفتی بنا شده‌اند، اثرهای هندسه حوضۀ رسوبی بر حرکت زمین در مهندسی ژئوتکنیک لرزه‌ای اهمیت ویژه­ای دارد. انحنای حوضه­ای که در آن خاک­های آبرفتی نرم­تر رسوبگذاری شده ‌است، می­تواند امواج حجمی را حبس کرده و موجب می‌شود که  برخی از امواج حجمی برخوردی، به‌صورت امواج سطحی در لایه آبرفتی منتشر شوند، این امواج می‌توانند لرزش­های شدید­­تر و طولانی­تری نسبت به آن‌چه در تحلیل یک بعدی با فرض انتشار قائم امواج برشی تخمین زده می­شوند ایجاد کنند. در این پژوهش با استفاده از نرم افزار المان محدود آباکوس چهار شکل حوضۀ رسوبی شامل مستطیلی، ذوزنقه­ای، بیضی و مثلثی در حوزه زمان تحلیل شدند و اثر شکل هندسی حوضه رسوبی و هم‌چنین اثر محتوای فرکانسی موج تحریک در هر یک از حوضه­ها بررسی شد و نتایج آن با تحلیل یک بعدی مقایسه شد. نتایج نشان می‌دهد پاسخ­های تحلیل یک بعدی با دو بعدی اختلاف بسیاری دارد این اختلاف تا ۴۵/۱ برابر پاسخ شتاب تحلیل دوبعدی به یک بعدی در حوضۀ مستطیل شکل است. مدل حوضه مستطیل شکل که در این تحقیق بررسی شده است  در مقایسه با سایر حوضه­ها پاسخ­های بیش‌تری دارد.
 
هادی فتاحی، زهره بیات زاده فرد،
جلد ۱۲، شماره ۵ - ( ۱۰-۱۳۹۷ )
چکیده

بیشینۀ نشست سطح زمین یکی از پارامترهای مهم در عملیات حفاری مکانیزه از نوع متعادل‌کنندۀ فشار زمین (EPB) است که قبل از حفاری باید تعیین شود. زمانی‌که مدل‌سازی بسیار پیچیده‌ می‌شود، روش‌های هوش مصنوعی به‌عنوان یک راه‌حل استفاده می‌شوند. این روش‌ها در ابتدا با استفاده از داده‌های واقعی آموزش می‌بینند و سپس به پردازش اطلاعات ناشناخته می‌پردازند. در این پژوهش برای پیش­بینی نشست زمین در تونل‌سازی مکانیزه از نوع EPB از روش‌های هوش مصنوعی سیستم استنتاج تطبیقی عصبی- فازی (انفیس) و ترکیب شبکۀ عصبی مصنوعی با الگوریتم بهینه­سازی مبتنی بر جغرافیای زیستی استفاده شده است. در این پژوهش دو مدل انفیس شامل انفیس- خوشه‌بندی کاهشی و انفیس- خوشه‌بندی C-means فازی استفاده شده است. برای اثبات توانایی روش‌های مذکور از داده‌های پروژه مترو بانکوک، تایلند استفاده شده است. در این مدل‌ها پارامترهای عمق، فاصله تا سینه کار، سطح آب زیرزمینی، متوسط فشار پشت کاتر، متوسط نرخ نفوذ، زاویه‌ای که درزه‌ها با سینه کار می‌سازند، فشار تزریق و درصد پرشدگی تزریق به‌عنوان ورودی و بیشینۀ نشست سطح زمین به‌عنوان خروجی درنظر گرفته شده است. برای بررسی عملکرد مدل‌ها از  دو شاخص آماری ضریب تعیین (R۲)  و میانگین مربعات خطا استفاده شده است که نهایتاً انفیس- خوشه‌بندی کاهشی بهترین عملکرد را در بین سایر مدل‌ها داشته است.
 
سعید مجدی فر، نسترن استاد مهدی عراق،
جلد ۱۳، شماره ۲ - ( ۵-۱۳۹۸ )
چکیده

در این پژوهش با استفاده از سنجنده آستر تلاش شده است کاربرد الگوریتم ماشین بردار پشتیبان در تفکیک دگرسانی‌های هیدروترمال ذخایر مس پورفیری بررسی ‌شود. برای آموزش این الگوریتم در مجموع ۲۲۰۴ پیکسل از مناطق کانی‌سازی شده انتخاب شد. باندهای ۴، ۶، ۷ و ۸ سنجنده آستر برای شناسایی دگرسانی‌های فیلیک و آرژیلیک و ۹ باند محدودۀ مرئی و مادون قرمز نزدیک برای شناسایی دگرسانی پروپیلیتیک به‌عنوان ورودی این الگوریتم انتخاب شدند. به‌منظور ارزیابی خطای طبقه‌بندی، ماتریس درهم آمیختگی بررسی شد. نتایج ماتریس در هم آمیختگی بیان‌گر آن است که خطای طبقه‌بندی برای زون فیلیک و آرژیلیک نسبتاً بالاست و امکان تفکیک این دو زون به سادگی امکان‌پذیر نیست در حالی‌که دگرسانی پروپیلیتیک به‌خوبی طبقه‌بندی شده است. هم‌چنین این تحقیق تابع خطای جدیدی به‌نام خطای کور را تعریف کرد که با استفاده از ماتریس درهم آمیختگی نسبت پیکسل‌های دگرسان طبقه‌بندی نشده را محاسبه می‌کند. بر اساس مقدار این خطا، ماشین بردار پشتیبان ۶/۷۳ درصد از پیکسل‌های دگرسان را طبقه‌بندی نمی‌کند. هم‌چنین صحت کل طبقه‌بندی الگوریتم ماشین بردار پشتیبان برابر۰۶/۶۶ درصد و ضریب کاپا برابر۶۵۲۲/۰ است.
سید محمد علی صدرالدینی، نوید هادیانی،
جلد ۱۳، شماره ۳ - ( ۸-۱۳۹۸ )
چکیده

نتایج حاصل از پژوهش‌های متعددی نشان داده است که در خلال وقوع یک زلزله مشخصات لرزه­ای حرکت زمین در فواصل نزدیک به ابعاد سازه­های مهندسی طویل به‌طور چشم‌گیری تغییر می­باید. تعیین دقیق مشخصات حرکت زمین در نقاط واقع بر یال دره­ها به‌دلیل قرارگیری تکیه­گاه‌های سازه­های طویلی مانند سدها و پل‌ها روی آن‌ها اهمیت خاصی در مهندسی زلزله دارد. هدف این مقاله تولید زلزله­های مصنوعی غیریک‌نواخت در یال دره‌های مثلثی با درنظرگیری اثرات توپوگرافی دره است. به‌منظور تولید زلزله­های مصنوعی غیریک‌نواخت از روش بازنمایش طیفی که یکی از پرکاربردترین روش‌های موجود در زمینۀ تولید تاریخچه­های زمانی غیریک‌نواخت است، استفاده می‌شود. در اکثر پژوهش‌های موجود در ادبیات فنی توابع نبود انسجام لرزه­ای برای ساختگاه‌های مسطح ارائه شده­اند،از این‌رو، نمی­توانند الگوی مناسبی برای تولید زلزله­های مصنوعی در سازه­های طویلی مانند پل‌ها و سدها که تکیه­گاه‌های آن‌ها درون عوارض توپوگرافی دره قرار دارند باشند. به‌منظور درنظرگیری اثرات توپوگرافی ابتدا الگوی تقویت طیفی امواج لرزه­ای در عارضۀ دره از طریق انجام تحلیل دینامیکی تاریخچۀ زمانی به‌وسیلۀ برنامه Flac۲D به‌دست آمده و سپس از توابع تقویت به‌دست آمده در تولید رکوردهای متغیر در یال دره استفاده می‌شود. مقایسۀ مشخصات رکوردهای تولید شده با توابع تقویت دره نشان می­دهد روش پیشنهادی این مقاله به‌طور موفقیت‌آمیزی قادر به تولید تحریکات غیریک‌نواخت تکیه­گاهی در یال دره است. 
محمد حسین قبادی، مهرداد امیری، فرهاد آلیانی،
جلد ۱۴، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۹ )
چکیده

بخش اعظم شرق و جنوب شرق استان کرمانشاه از رخنمون پریدوتیت‌ها تشکیل‌شده است. شناخت ویژگی‌های زمین‌شناسی مهندسی پریدوتیت‌های هرسین به شناخت عمومی زمین‌شناسی مهندسی محل کمک زیادی می‌کند. هدف این مقاله بررسی و معرفی خصوصیات زمین‌شناسی مهندسی پریدوتیت‌های هرسین در استان کرمانشاه است. در این پژوهش، به‌منظور شناخت خصوصیات و رفتار مهندسی این سنگ‌ها، ۱۵ بلوک از پریدوتیت‌های هرسین انتخاب شد و برای انجام آزمایش‌های آزمایشگاهی به آزمایشگاه انتقال داده شد. خصوصیات سنگ‌‌شناسی، ویژگی‌های فیزیکی و مکانیکی پریدوتیت‌ها تعیین ‌شده است. نمونه‌ها تحت آزمایش‌های سختی چکش ‌اشمیت، دوام وارفتگی، شاخص بار نقطه‌ای، مقاومت فشاری تک‌محوری، مقاومت کشش برزیلی و سرعت موج قرار گرفته‌اند. نتایج این تحقیق نشان داد که تفاوت در خصوصیات سنگ‌شناسی و فیزیکی منجر به تغییر در خصوصیات مکانیکی آن‌ها شده است. با استفاده از آنالیزهای رگرسیون نرم‌افزار Excell، ارتباط بین خصوصیات فیزیکی و مکانیکی پریدوتیت‌ها تعیین شد. بر اساس نتایج به‌دست ‌آمده، میزان انطباق بیشتری بین نتایج خصوصیات مکانیکی در حالت خشک نسبت به اشباع وجود دارد. بیش‌ترین انطباق بین آزمایش مقاومت کششی برزیلی(BTS) با  سختی ‌اشمیت (SHV) در حالت خشک است که میزان ضریب تعیین(r۲) برابر ۰/۹۵ است
بختیار فیضی زاده، میثم سطانی،
جلد ۱۴، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۹ )
چکیده

هدف اصلی این تحقیق، تولید نقشه­های حساسیت زمین­لغزش برای محدودۀ قطعۀ ۵ راه­آهن اردبیل ـ میانه و تأثیر آن بر شریان­های حیاتی و ثانیاً تجزیه و تحلیل مهم‌ترین عوامل تأثیرگذار در افزایش خطر زمین‌لغزش است. در این پژوهش از سه روش منطق فازی، مثلث سلسله مراتبی فولر و تحلیل سلسله مراتبی فازی (F-AHP) استفاده شده است. روش­های مذکور از روش­های تحلیل تصمیم­گیری چندمعیاره به‌منظور ارزیابی علمی نواحی مستعد زمین­لغزش در محدودۀ قطعۀ ۵ راه­آهن اردبیل ـ میانه است. برای انجام تحقیق معیارهای اصلی در قالب لایه‌های اطلاعاتی شناسایی شده و برای تلفیق استفاده شدند. سپس برای تعیین میزان استعداد محدودۀ بررسی شده نسبت به رخداد زمین­لغزش براساس روش منطق فازی، مثلث سلسله مراتبی فولر و سلسله مراتبی فازی (F-AHP) اقدام به پهنه­بندی شده است. نهایتاً، عملکرد روش­های مختلف در تولید نقشه­های حساسیت زمین­لغزش با استفاده از شاخص­های صحت‌سنجی "جمع مطلوبیت "، "درصد منطقه بحرانی"  و منحنی مشخصه عملکرد سیستم با یک‌دیگر مقایسه شد تا روش مطلوب و کاربردی برای محدودۀ قطعۀ ۵ راه­آهن اردبیل ـ میانه به‌منظور مدیریت خطر زمین لغزش تعیین شود. در نهایت با تلفیق داده‌ای متناسب با وزن‌های استخراج شده، نسبت به تهیه نقشه پهنه‌بندی زمین‌لغزش اقدام شد. نتایج تحقیق حاضر در شناسایی نسبت محاطرات محیطی و آسیب‌پذیری این محور تبادلاتی نقش مهمی داشته و می‌تواند راهگشای برنامه ریزان و تصمیم‌گیران برای کاهش نسبت خسارات و مدیریت بحران استفاده شود.
 
 
رضا احمدی، زهرا بهارلوئی،
جلد ۱۵، شماره ۱ - ( ۳-۱۴۰۰ )
چکیده

در کانسار مس درۀ زرشک یزد داده‌های ژئوفیزیکی مغناطیس سنجی، مقاومت ویژه و قطبش القایی برداشت شده و تعداد ۲۵ حلقه گمانه‌ اکتشافی در سطح محدوده حفاری شده است. در پژوهش حاضر مدل­سازی وارون و پردازش داده‌های ژئوفیزیکی و میزان انطباق کیفی و کمی آنها با داده‌های عیارسنجی گمانه‌ها انجام شده است. برای این منظور ابتدا نقشه شدت میدان مغناطیسی کل بعد از اعمال فیلترها و پردازش­های لازم ترسیم شد و گسترش سطحی و عمقی بی‌هنجاری­ها روی آن مشخص شد. ترسیم پروفیل بی­هنجاری ایستگاه­های برداشت مغناطیسی منطبق بر چهار پروفیل ژئوالکتریکی نشان می‌دهد که اغلب محدوده­های بی­هنجار مغناطیسی، دارای بارپذیری زیاد و مقاومت ویژه کم نیز هستند که بر تطابق کیفی داده­های مغناطیسی و ژئوالکتریک با یک‌دیگر و در نتیجه افزایش احتمال کانی­سازی در منطقه دلالت دارد. سپس براساس تفسیر کیفی مقاطع ژئوالکتریک، موقعیت بهینه حفاری روی هر پروفیل پیشنهاد شد. ترسیم مقطع ماده‌ معدنی منطبق بر پروفیل­های ژئوالکتریک با استفاده از داده‌های عیارسنجی گمانه‌ها نشان داد که حفاری برخی گمانه‌ها مبتنی بر نتایج عملیات ژئوفیزیکی نیست و بدون هیچ­گونه منطق، هدف و طراحی درستی صورت گرفته است. به­طورکلی بررسی میزان تطابق کیفی نتایج عملیات برداشت ژئوالکتریک با داده­های عیارسنجی گمانه­ها تطابق کیفی نسبتاً خوبی را نشان داد. هم‌چنین بررسی میزان هم‌بستـگی خطی بین داده­های ژئوفیزیکی وارون­سازی­شده با داده­های عیارسنجی گمانه‌ها در یک محـدودۀ مشخص و یکسان، بعد از یک شبکه‌بندی معین و برابر و درون­یابی مقادیر آنها، به‌طورکلی انطباق کمی نسبتاً خوبی (بین ۴/۰ تا ۷/۰) نشان داد.
 
محدثه صادقی، دکتر ناصر حافظی مقدس، دکتر محمد غفوری، دکتر مهرداد امیری، دکتر علی بشری،
جلد ۱۶، شماره ۲ - ( ۶-۱۴۰۱ )
چکیده

طراحی سازههای زیرزمینی یا سطح الارضی بر روی بستر سنگی وابسته به خواص فیزیکی و مکانیکی می‌باشد. با توجه به این که در معدن زغال‌سنگ طبس روش استخراج جبهه کار طولانی و از نوع تخریبی است لذا ارزیابی خصوصیات ژئومکانیکی سنگ‌های در برگیرنده ضرورت بیشتری دارد. در این پژوهش به بررسی خصوصیات واحدهای سنگی تونل شرقی شماره ۳ معدن پروده زغال‌سنگ طبس پرداخته شده است. مطالعه بر روی ۳ نمونه سنگ‌ شامل شیل، ماسه‌سنگ و گل‌سنگ مطالعه انجام ‌شده است. با توجه به اهمیت موضوع در این پژوهش روابط تجربی جدید ارائه‌ شده است. برای رسیدن به خصوصیات ژئومکانیکی و روابط تجربی آزمون‌های فیزیکی شامل تخلخل، درصد جذب آب و وزن واحد حجم و خصوصیات مکانیکی شامل مقاومت فشاری تک‌محوری، شاخص بار نقطهای، مقاومت کششی برزیلی، آزمایش برش مستقیم، دوام داری، شاخص شکنندگی انجام شده است. برای رسیدن به هدف مورد نظر مناسب‌ترین روابط با استفاده از روش رگرسیون ارائه گردیده است. تحلیل‌های آماری وجود همبستگی خوب پارامترهای مختلف را در نمونه‌های شیل، ماسه‌سنگ و گل‌سنگ نشان می‌دهند.

دکتر داود فریدونی، دکتر سید ساجدالدین موسوی، دکتر اسماعیل نجفی، دکتر غلامرضا خانلری،
جلد ۱۶، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۴۰۱ )
چکیده

بررسی و شناخت ویژگی‌های هیدروژئومورفولوژی لازمه شناخت رفتار رودخانه و فرآیندهای فعال در آن است. این موضوع، علاوه بر شناخت وضعیت فرسایش و رسوب‌زایی و تغییر مسیر رودخانه، به ساخت صحیح سازه‌های مهندسی و فعالیت‌های انسانی در حوضه آبریز رودخانه کمک می‌کند. رودخانه گیان با میانگین دبی سالیانه ۳/۲ متر مکعب در ثانیه، یکی از سرشاخه‌های رودخانه گاماسیاب در استان همدان است. از نظر زمین‌شناسی و هیدروژئومورفولوژی، رودخانه گیان یک رودخانه کوچک است که با ساختارهای زمین‌شناسی منطقه کاملاً دارای انطباق است. محاسبه ضریب سینوسی مشخص ساخت که این رودخانه یک رودخانه مئاندری است که طول موج، دامنه نوسان و پهنای کمربند مئاندرها در بخش کوهستانی آن کمتر از محدوده دشت است. شیب بستر این رودخانه نسبتاً کم است و در قسمت‌های مختلف خود در رده رودخانه‌های فرسایشی و رسوب‌گذار طبقه‌بندی می‌شود. رودخانه گیان در بخش کوهستانی دارای بستر سنگی و در محدوده دشت دارای بستر آبرفتی است. حوضه آبریز رودخانه گیان در رده حوضه‌های آبریز کوچک مساحت قرار می‌گیرد و بر اساس مقدار ضریب گراولیوس، شکل آن تقریباً کشیده است. ارتفاع حوضه آبریز رودخانه گیان بین ۱۴۵۵ و ۲۷۰۰ با متوسط وزنی برابر ۲۰/۱۷۱۵ متر از سطح دریا است و با افزایش ارتفاع توزیع مساحت آن کاهش می‌یابد. زمان تمرکز حوضه آبریز برابر ۲۰۴/۴ ساعت تعیین گردید. استفاده از داده‌ها و نتایج حاصل از انجام این پژوهش می‌تواند در برنامه‌ریزی کاربری اراضی، کاربردهای مهندسی و اجرایی جهت پیش‌بینی تغییرات رودخانه و محافظت از سازه‌های مهندسی مانند جاده، پل، سازه‌های ساحلی و راه‌آهن، حفاظت زمین‌های کشاورزی منطقه و توسعه گردشگری مؤثر باشد.

مهندس عباس صفری، دکتر امید توسلی، دکتر خلیل رضایی، دکتر سید حمید لاجوردی،
جلد ۱۷، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۲ )
چکیده

مدیریت پسماند یکی از نیازهای اصلی هر جامعه بوده، که بسته به میزان تولید و ترکیب آن، دارای گزینه‌های مختلفی از جمله استفاده از دفن زباله­ است، که ویژگی‌های ساختگاه اولین و مهم‌ترین گام در انتخاب محل این مدفن زباله‌­ها می‌باشد و مستلزم ارزیابی‌های متعدد و مستمر آن‌ها بویژه مطالعات پایش آلودگی آب و خاک است. در این مقاله، مطالعات ژئوالکتریکی و ژئوشیمی جهت این پایش‌­ها در محدوده اراضی محل دپوی زباله در شهر دماوند مشتمل بر ۲۴ سونداژ ژئوالکتریکی قائم با آرایه شلومبرگر در قالب ۴ پروفیل در طی سه دوره زمانی انجام پذیرفت. همچنین تعداد ۳ نمونه آب و ۵ نمونه خاک و یک نمونه شیرابه نیز در طی دو دوره زمانی برداشت شده و برای آنالیز به آزمایشگاه ارسال شدند. نتایج آزمایش­‌ها نشان می‌­دهند که خاک در محل تجمع و دفن زباله‌ها تا عمق دو متری آلوده شده و این آلودگی بسمت جنوب در حال گسترش می‌باشد، اما وجود یک لایه سیمانته شده مانع از نفوذ شیرابه به اعماق پایین‌­ترگردیده و بدلیل سطح ایستابی نسبتاً عمیق، آب زیرزمینی نیز دچار آلودگی‌های فعلی و آتی نخواهد شد. همچنین زیاد بودن عمق سفره آب زیرزمینی، ضخامت ناحیه غیراشباع خاک، مدت زمان کوتاه دفن مواد، بارندگی کم و تبخیر تقریباً زیاد نیز باعث کاهش شیرابه تولیدی گردیده و pH آن در فصل خشک، قلیایی و در فصل مرطوب اسیدی شده است. در این محدوده در حال حاضر مقادیر EC، TDS و سایر ترکیبات یونی و فلزی، پایین‌تر از حد مجاز استانداردها بوده و هیچ‌گونه آسیب زیست‌محیطی به دنبال نخواهند داشت.
 

اصغر میلان، مهران شفیعی،
جلد ۱۷، شماره ۲ - ( ۶-۱۴۰۲ )
چکیده

محاسبه حجم عملیات خاکی در معادن از موضوعات چالش برانگیز، پر هزینه و زمان‌بر این حوزه به شمار می­‌رود. در پروژه­های معدنی برای برنامه‌ریزی فروش محصولات تولید شده و محاسبه هزینه-عملکرد پیمانکاران، محاسبه احجام خاک‌برداری برای برآورد حجم استخراجی ضروری است. محاسبه احجام  خاکی با چالش‌­های زیادی مانند انتخاب بهترین ابزار و روش اندازه‌­گیری، تطبیق نقشه­‌های تولید شده در اپوک‌­های مختلف، اعمال ضرایب تورم و تبدیل حجم به وزن همراه است. امروزه ابزارهایی چون اسکنرهای لیزری، توتال­استیشن‌­ها و دوربین‌­های متریک برای محاسبه احجام خاکی مورد استفاده قرار می‌­گیرند. اما استفاده از آن‌ها هزینه‌­بر بوده و نیاز به اپراتور با تجربه دارد. بنابراین لازم است روش‌­های محاسبه احجام در زمان کمتر با دقت قابل قبول بررسی شود. در این تحقیق استفاده از گوشی­‌های هوشمند برای برآورد بهینه حجم عملیات خاکی مورد ارزیابی قرار گرفته است. داده‌های تصویری به‌دست‌آمده از گوشی هوشمند با روش ساختار ناشی از حرکت (SFM) پردازش شد و خروجی آن برای تولید مدل رقومی ارتفاعی به منظور تخمین حجم عملیات خاکی استفاده شد. اختلاف حجم خاک محاسبه شده نسبت به روش‌­های آزمایشگاهی و توتال ­استیشن برای دپو خاک و گودبرداری مورد مطالعه به ترتیب ۸۶/۳% و ۸۴/۱% است که نشان می‌­دهد روش مورد استفاده در این تحقیق از دقت لازم برای محاسبه احجام خاکی برخوردار است، و با توجه به مزیت‌­های زیادی که نسبت به روش‌­های مرسوم از نظر هزینه و زمان دارد، می‌­تواند جایگزین آن‌ها شود.


دکتر مهران اصفهانی زاده سخی لنگرودی، دکتر محمد داودی، دکتر ابراهیم حق شناس، دکتر محمدکاظم جعفری،
جلد ۱۸، شماره ۲ - ( ۶-۱۴۰۳ )
چکیده

در این مقاله دقت و کارایی روش­‌های ژئوفیزیکی لرزه‌ای با منبع فعال و غیرفعال در تعیین ساختار زمین­‌شناسی زیر سطحی یک ساختگاه منتخب در شهر عباس‌­آباد واقع در شمال ایران مورد مطالعه قرار گرفته است. دراین راستا ابتدا با حفر چندین گمانه اکتشافی ساختار زمین‌­شناسی زیرسطحی ساختگاه مورد مطالعه با استفاده از آزمایش‌های زمین‌­شناسی مهندسی تعیین گردید. نتایج نشان داد که رسوبات سطحی ساختگاه عباس‌آباد از چهار لایه زمین­‌شناسی مجزا با جنس غالب ماسه­‌ای تشکیل یافته است. سپس با حفر دو گمانه مجزای دیگر آزمایش ژئوفیزیک لرزه‌­ای با منبع فعال از نوع پایین ­چاهی به منظور تعیین دقیق پروفیل سرعت موج برشی در لایه­‌های مختلف صورت پذیرفت. در بخش بعدی با استفاده از روش ثبت آرایه­‌ای امواج خردلرزه یا میکروتریمور که یک روش ژئوفیزیک لرزه‌­ای نوین و از نوع منبع غیرفعال می‌­باشد، برای تعیین ساختار زمین‌­شناسی زیرسطحی ساختگاه مورد مطالعه در قالب پروفیل سرعت موج برشی مورد استفاده قرار گرفت. برداشت آرایه­‌ای خردلرزه­‌ه‌ا با پانزده آرایش گوناگون گیرنده‌­ها (با تعداد و فواصل مختلف گیرنده‌­ها) و با دو روش F-K و SPAC مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که هر دو روش ژئوفیزیک لرزه‌­ای با منبع فعال و غیرفعال کارایی قابل قبولی در تعیین لایه‌­بندی زمین­‌شناسی زیرسطحی ساختگاه داشته‌اند. همچین نتایج نشان داد روش پایین ­چاهی با دقت بالا سرعت موج برشی در هر لایه را نسبت به برداشت آرایه‌­ای میکروترمور تعیین می­‌کند اما نیاز به تولید مصنوعی امواج لرزه‌ای و حفر گمانه دارد. روش برداشت آرایه‌ای خردلرزه‌­ها بدون نیاز به حفاری و تولید امواج لرزه‌­ای مصنوعی کارایی بالایی هم در تعیین لایه‌­بندی زمین و هم تخمین سرعت موج برشی هر لایه داشته و به طور کلی نتایج این مقاله نشان داد که در تخمین سرعت موج برشی نسبت به روش پایین­چاهی تا حداکثر ۱۰ درصد خطا نشان می‌دهد.

آقا فرهاد ملائی، دکتر رضا محبیان، دکتر علی مرادزاده،
جلد ۱۸، شماره ۳ - ( ۹-۱۴۰۳ )
چکیده

شاخص شکنندگی یکی از پارامترهای مهم در بررسی­ و مدل­سازی‌­های­ ژئومکانیکی است. روش‌­های زیادی برای تخمین شاخص شکنندگی ارائه شده است. یکی از روش­‌هایی که امروزه زیاد مورد استفاده قرار می‌­گیرد روش‌­های هوشمند است. در این مطالعه هدف ارائه الگوریتمی جدید با استفاده از الگوریتم‌­های یادگیری عمیق جهت پیش­بینی شاخص شکنندگی در یکی از چاه­‌های میدان هیدروکربنی در جنوب غرب ایران می‌­باشد. در این مقاله ابتدا پارامترهای موثر برای ورودی الگوریتم‌­ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون مشخص گردید و در ادامه با استفاده از (شبکه عصبی بازگشتی + شبکه عصبی پرسپترون چندلایه) (LSTM+MLPو (شبکه­ عصبی تبدیلی + شبکه عصبی بازگشتی) (CNN+ LSTMشاخص شکنندگی تخمین زده شد و مقدار خطا (MSEو ضریب تعیین  (R۲برای داده‌­های آموزش و تست محاسبه گردید که برای داده‌­های آموزش و تست هر دو الگوریتم دارای ضریب تعیین نزدیک به ۱ و خطای بسیار کم به دست آمده است. همچنین جهت اطمینان از نتایج الگوریتم­ها بخشی از داده به عنوان داده کور کنار گذاشته شد و خطا و ضریب تعیین برای این داده­‌ها نیز محاسبه گردید که خطا (MSE CNN+LSTM =۲۶,۰۴۲۵,  MSE LSTM+MLP =۳۲,۰۷۵) به دست آمده است  و  ضریب تعیین
(
R۲ CNN+LSTM  =۰,۸۰۶۴,  R۲ LSTM+MLP  =۰,۷۶۱۵) به دست آمده است. نتایج بیانگر کارآیی الگوریتم‌­های یادگیری عمیق معرفی شده به عنوان روشی
جدید در پیش­بینی شاخص شکنندگی می‌­باشد که در مقایسه دو الگوریتم ارائه شده،الگوریتم  (
CNN+LSTM) دارای دقت بالاتر و خطای کمتری می‌­باشد.

 

دکتر عیسی حاجی رادکوچک، دکتر بهزاد رهنما، دکتر حسن نصراله زاده ساروی، آقای علی شهبازی، آقای رضا رائجی، آقای کاظم بابائی زیارتی،
جلد ۱۸، شماره ۳ - ( ۹-۱۴۰۳ )
چکیده

بسیاری از محققان و پژوهشگران معتقدند که تأمین آب سالم، دفع بهداشتی و مدیریت بهینه سه محور سلامت را تشکیل می‌­دهند و در همه این موارد ضمن توجه به فرایند انجام کار کنترل مستمر نیز صورت گیرد. این مطالعه با هدف بررسی فصلی کیفیت فیزیکوشیمیایی و میکروبی آب رودخانه قره‌سو استان گلستان با استفاده از شاخص IRWQIsc طراحی و اجرا شد. برای رودخانه قره‌سو ۶ ایستگاه نمونه‌­برداری مشخص شده و نمونه‌­برداری با تناوب هر ماه یکبار در چهار فصل سال ۱۴۰۰ انجام شد.
پارامترهای اندازه‌­گیری شده شامل پارامتر pH، COD ، BOD، اکسیژن محلول
 
(DO)، هدایت الکتریکی (EC)، آمونیوم  (NH۴)، نیترات (NO۳)، فسفات (PO۴)، سختی کل(TH)، کدورت و کلی­فرم مدفوعی بود. با توجه به پارامترهای اندازه‌­گیری شده شاخص کیفیت آب‎های سطحی ایران IRWQIsc  محاسبه شد. نتایج حاصل از مطالعه بر اساس شاخص نشان داد که کیفیت این شاخص برای تمام ایستگاه‌­ها در تمام فصول بین ۷۰/۵ تا ۱۴/۷ بود است.
بر اساس این شاخص
 در پنج طبقه خوب (۸۵-۷۰/۱)، نسبتاً خوب (۷۰-۵۵/۱)، نسبتاً بد (۴۴/۹-۳۰)، بد (۲۹/۹-۱۵) و خیلی بد (کمتر از ۱۵) قرار می­‌گیرد. پارامترهای تاثیرگذار شامل کل جامدات، کدورت، نیترات، درجه حرارت و کلی­فرم مدفوعی بوده است. می­‌توان نتیجه گرفت که میزان ۷۰/۵ با کیفیت خوب مربوط به (روستای توسکستان) در فصل زمستان و میزان ۱۴/۷ با کیفیت خیلی بد مربوط به (پل قره تپه) در فصل تابستان است که کیفیت آب رودخانه در ایستگاه پل جاده گرگان به آق­قلا (قربان آباد) در تمام فصول در طبقه بد قرار دارد به علت ورود مواد آلاینده شهری و صنعتی به این ایستگاه می‌باشد و ایستگاه روستای توسکستان در اکثر فصول دارای کیفیت خوب و نسبتاً خوب به‌دلیل اینکه توسکستان در بالا دست قرار گرفته و ورودی آب‎های جاری شفاف و پاک به آن منطقه بیشتر است و از آلاینده های صنعتی و شهری فاصله دارد. با توجه به نتایج حاصل از این تحقیق می‌توان پیشنهاد داد که منابع آلاینده ورودی به رودخانه قرهسو از ابتدا تا انتهای رودخانه مشخص گردد و کیفیت میکروبی از نظر میکروارگانیسمهای پاتوژن و کیفیت شیمیایی از لحاظ عناصر فلزات سنگین و سموم بررسی و رودخانه به صورت دوره زمانی مشخص جهت تعیین وضعیت کیفی طبق دستورالعمل پایش شود.

نفیسه شکری، دکتر علی اکبر مومنی،
جلد ۱۹، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۴۰۳ )
چکیده

 
هدف از این مطالعه تهیه نقشه پتانسیل خطر زمین لغزش در طول جاده توسکستان با استفاده از مدل فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) می‌­باشد. پارامترهای مؤثر بر زمین لغزش در این مطالعه لیتولوژی، شیب، جهت شیب، پوشش گیاهی، فاصله از جاده، فاصله از آبراهه و فاصله از گسل می­‌باشد. در ابتدا، نقشه هر کدام از این پارامترها تهیه شده و بر مبنای میزان تغییرات آن به سه یا چهار زیر گروه تقسیم شده‌­اند. سپس با استفاده از تحلیل سلسه مراتبی به هرکدام از این زیرگروه‌­ها بر مبنای میزان برتری نسبت به هم وزنی اختصاص داده شد تا نقشه‌­های کیفی به نقشه‌­های کمی تبدیل شود. نتیجه این وزن­‌دهی نشان داد که لیتولوژی و شیب به­ترتیب بیش­ترین تأثیر و فاصله از گسل کم­ترین تاثیر را در پهنه­‌بندی خطر زمین‌­لغزش داشتند. وزن نهایی هر لایه اطلاعاتی از حاصل ضرب وزن هر پارامتر در وزن زیر معیار به‌­دست آمد. در نهایت این نقشه­‌های کمی در محیط GIS تلفیق شدند تا نقشه نهایی پهنه­‌بندی خطر زمین لغزش بدست آمد. بررسی موقعیت لغزش­‌های رخداد قبلی نشان داد که از بین ۷ لغزش قدیمی تعداد ۶ لغزش در محدوده پتانسیل خطر بالا و یک لغزش در رده خطر نسبتا بالا قرار داشت که نشان دهنده صحت نقشه خطر زمین لغزش تهیه شده است. نقشه پهنه‌­بندی به­‌دست آمده نشان داد که ۹/۳ درصد از این محدوده به مساحت ۳۵۵ هکتار در رده خطر بالای رخداد زمین لغزش قرار دارد.

دکتر علی قنبری، فاطمه میردار،
جلد ۱۹، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۴۰۳ )
چکیده

 بررسی چگونگی پاسخ لرزه ای سطح زمین و تأثیر آن بر سازه ها  به دلیل اثرات توپوگرافی و اندرکنش خاک-سازه  (TSSI) بسیار حائز اهمیت می باشد. حال اگر ساختگاه دارای توپوگرافی شیب باشد، اهمیت بررسی این موضوع را دو چندان می کند و اثر شیب ساختگاه در اندرکنش خاک و سازه باید در نظر گرفته شود. در این تحقیق با استفاده از رکورد زلزله  Loma Prieta (۱۹۸۹)پاسخ لرزه ای یک ساختمان بتنی ۵ طبقه در فاصله ۵ متری از تاج شیب برای چهار زاویه ی ۱۵، ۳۰، ۴۵ و صفر درجه (SSI) با استفاده از تحلیل عددی ۳D مورد بررسی قرار گرفته است. مدلسازی با استفاده از نرم افزار MIDAS GTS NX برای سیستم TSSI و SSI انجام گرفته است. در این تحقیق از مدل رفتاری الاستیک و HSS به ترتیب برای ساختمان و خاک استفاده شده است. پاسخ لرزه ای ساختمان ها به صورت مقایسه حداکثر تغییرشکل جانبی ساختمان، نیروی برش پایه، دریفت طبقات و شتاب افقی طبقات در تحلیل های TSSI و SSI مورد بررسی قرار گرفته است. با افزایش زاویه شیب از صفر درجه (SSI) به ۱۵،۳۰و ۴۵ درجه TSSI)) تغییر مکان جانبی طبقات، به طور میانگین ۴۴% افزایش یافته است این مقدار افزایش برای حداکثر شتاب افقی به طور میانگین ۲۱% می باشد. همچنین با افزایش زاویه شیب از صفر درجه (SSI) به ۱۵،۳۰و ۴۵ درجه TSSI)) به طور میانگین نسبت دریفت طبقات و  حداکثر برش پایه طبقات به ترتیب ۱۴%  و ۲۱% افزایش یافته است.
 

دکتر امین جمشیدی،
جلد ۱۹، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۴۰۳ )
چکیده

دوام سنگ ساختمانی به استقامت آن در برابر فرآیندهای زوال تحت شرایط اقلیمی حکم­فرما بر منطقه جغرافیایی گفته می‌­شود. این پارامتر در انتخاب سنگ ساختمانی مناسب نقش بسزایی دارد به طوری که نادیده گرفتن آن می‌­تواند منجر به زوال زود هنگام سنگ در طی مدت سرویس­‌دهی در ساختمان شود. بنابراین قبل از انتخاب سنگ ساختمانی، ضروری است توجه ویژه‌­ای به دوام آن شود و سنگی انتخاب شود که دوام لازم در برابر فرآیندهای زوال محیطی را داشته باشند. از فاکتورهای تأثیر­گذار بر دوام سنگ ساختمانی می‌­توان به خصوصیات فیزیکی و مقاومتی اشاره کرد. ارزیابی این خصوصیات اطلاعات با ارزشی در زمینه دوام سنگ در برابر فرآیندهای زوال فراهم خواهد کرد. در مقاله حاضر به بررسی نقش خصوصیات فیزیکی و مقاومتی بر دوام سنگ ساختمانی پرداخته شده است. نتایج دلالت بر این دارد که تخلخل، محتوای آب، درجه اشباع و توزیع اندازه منافذ از شاخص‌­ترین خصوصیات فیزیکی تعیین کننده دوام سنگ ساختمانی هستند. از سوی دیگر، خصوصیات مقاومتی شامل مقاومت­‌های فشاری تک ­محوری، کششی برزیلین، خمشی و سایشی نیز نقش برجسته­‌ای بر دوام سنگ ساختمانی دارند. یافته‌­های پژوهش حاضر می تواند به عنوان یک ابزار ساده، سریع، کم هزینه و کاربردی برای ارزیابی غیر مستقیم دوام سنگ ساختمانی در برابر فرآیندهای زوال محیطی مورد استفاده قرار گیرند.


صفحه ۱ از ۲    
اولین
قبلی
۱
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به نشریه زمین شناسی مهندسی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Engineering Geology

Designed & Developed by : Yektaweb