۴ نتیجه برای مهرنهاد
زهرا دهقانی، حمید مهرنهاد،
جلد ۷، شماره ۱ - ( بهار و تابستان ۱۳۹۲ )
چکیده
ارزیابی پاسخ زمین از مهمترین مسائلی است که در ژئوتکنیک لرزهای مطرح میشود. در طول مسیر زلزله بسته به خاک محل، جنبش زمین در مکانهایی با خاک نرم عموماً از جنبش زمین در مکانهایی با خاک سخت و متراکم و یا رخنمونهای سنگی بزرگتر است. این پژوهش برای شناسایی شرایط مؤثر خاک ساختگاه اردکان بر لرزشهای ناشی از امواج زلزله صورت پذیرفت. بنا بر این بعد از انجام حفاریهای ژئوتکنیکی و انجام آزمونهای ژئوتکنیکی و ژئوفیزکی امواج نزولی، لایههای خاک و ضخامت آنها در نقاط مختلف شهر شناسایی شد. همچنین سرعت موج برشی و چگالی لایههای خاک در نقاط مختلف ساختگاه شهر اردکان تا عمق ۴۲ متری تعیین شد. با استفاده از این دادهها پس از شناسایی عمق سنگ بستر لرزهای، مدل ژئوتکنیک لرزهای نواحی مختلف شهر تعیین شد. در نهایت با استفاده از پارامترهای ضخامت، چگالی، سرعت موج برشی و منحنیهای نسبت مدولهای برشی و میرایی به واتنش برشی، بااستفاده از نرمافزار EERA و بر اساس روش محاسباتی خطی معادل، پارامترهای جنبش نیرومند زمین محاسبه شد. این محاسبات برای دورۀ بازگشتهای ۷۵، ۴۷۵ و ۲۴۷۵ سال تکرارشد و مشخص شد که قسمتهای شمالی اردکان دارای بیشترین بزرگنمایی است.
حامد رجب زاده، حمید مهرنهاد،
جلد ۱۲، شماره ۱ - ( جلد ۱۲، شماره ۱ بهار ۱۳۹۷ )
چکیده
تأثیرات زمینشناسی سطحی بر حرکتهای لرزهای، قابل قبول و شناخته شده است و این آثار را میتوان عاملی مهم در جنبش ناشی از زمینلرزه قلمداد کرد. بررسی شدت و پراکندگی خرابیها در زلزلههای دهههای اخیر، اهمیت اثرات ساختگاهی و شرایط زمینشناسی سطحی را بیش از پیش نمایان ساخته است. از دیدگاه مهندسی اهمیت زلزلهها بهدلیل تأثیراتی است که این زلزلهها در سازههایی نظیر سدها، نیروگاهها، پلها، مناطق مسکونی و تأسیسات صنعتی ایجاد میکند که در اکثر موارد این سازهها نه در سطح تودههای سنگی بلکه بر سطح زمین یعنی روی لایههای آبرفتی واقع بر سنگ بستر بنا میشوند. اثر لایههای خاک بر امواج زمین لرزه ماحصل یک فرایند پراکنشی پیچیده است که تحت شرایط پایدار خاک این اثر میتواند بهصورت بزرگنمایی دینامیکی باشد که از آن بهعنوان تشدید یاد میشود. بهمنظور تعیین اثر ساختگاه و تأثیر دادن آن در ویژگیهای جنبش نیرومند زمین روشهای متعددی وجود دارد، که از میان آنها روشهای عددی، کم هزینهتر و بازه مکانی بیشتری را تحت پوشش قرار میدهند و بههمین دلیل معمولاً از این روشها برای ارزیابی تحلیل پاسخ در برابر ارتعاشات زلزله استفاده میشود. در این مقاله سعی شده است با استفاده از دادههای حاصل از حفاری ۵ گمانه در ساختگاه شهر طبس به بررسی اثر ساختگاه در این شهر و همچنین مقایسه روشهای عددی تحلیل ساختگاه نظیر تحلیل خطی معادل و غیرخطی برای دورههای بازگشت زلزله ۷۵، ۴۷۵ و ۲۴۷۵ سال با استفاده از نرمافزارهای EERA و NERA پرداخته شود. با جمعبندی میزان تقویت و همچنین حداکثر شتاب در سطح زمین میتوان این نکته را بیان کرد که منطقه
دیهشک و نواحی مرکزی شهر طبس بیشترین شرایط تشدید را دارد. از طرف دیگر منطقۀ جنوب محله سرآسیاب و سپس ناحیۀ امامزاده بیشترین سختی و کمترین تشدید دارد. براساس پژوهشهای صورت گرفته، پیشنهاد میشود تا برنامه توسعۀ شهری بیشتر بهسمت امامزاده حسینبنموسی الکاظم (ع) هدایت شود تا ضمن برخورداری ار ساختگاه مناسبتر رعایت فاصلهداری از زون گسلش نیز اعمال شود. با توجه به برآورد دست بالای EERA و همچنین رفتار غیرخطی خاک برای زلزله با دوره بازگشت بالا (۲۴۷۵ سال) از نرمافزار NERA برای تحلیل اثر ساختگاه استفاده شد تا بتوان حداکثر شتاب سطح واقعبینانهتری را بهدست آورد.
حمید مهرنهاد، مهدی خلق ذکرآباد،
جلد ۱۲، شماره ۵ - ( ویژه مقاله های انگلیسی ۱۳۹۷ )
چکیده
هنگام حفر تونل در فضاهای شهری، جلوگیری از آسیب و تخریب سازههای مجاور اهمیت ویژهای دارد. برای کاهش این آسیبها باید از نشست سطحی زمین جلوگیری کرد. در سالهای اخیر بررسیهای گستردهای در زمینۀ پیشبینی نشست سطحی زمین در اثر حفر تونل انجام شده است. انتخاب روش مناسب به عوامل مختلفی بستگی دارد. نشست سطحی ناشی از حفر تونل با کمک متغیرهای ورودی که تأثیر فیزیکی چشمگیری بر نشست دارند، پیشبینی شده است. برای ساخت مدل شبکههای عصبی از دادههای بهدست آمده از حفر تونل خط ۲ متروی مشهد استفاده شده است. نتایج نشان داد که شبکه عصبی پیشخور که با استفاده از الگوریتم پس انتشار خطا آموزش دیده است و دارای سه لایه با معماری ۱-۲۴-۷ است، شبکۀ عصبی بهینه ایت. شبکۀ عصبی بهینه دارای ضریب همبستگی و میانگین مربعات خطا برابر با ۹۶۳/۰ و ۴-۱۰×۴۱/۲ است. همچنین نتایج نشان داد که این شبکۀ عصبی آموزش دیده شده میتواند برای پیشبینی نشست سطحی ناشی از حفر تونل بهصورت موفقیتآمیزی استفاده شود.
نسرین زارع جونقانی، دکتر حمید مهرنهاد، دکتر محمد مهدی خبیری، سارا سرفراز،
جلد ۱۵، شماره ۲ - ( ۶-۱۴۰۰ )
چکیده
وجود املاح سدیم در بعضی از خاکهای ریزدانه رسی باعث ایجاد پدیدۀ واگرایی در این خاکها میشود. عدم شناسایی دقیق رسهای واگرا خسارات و خرابیهایی را بهدنبال دارد زیرا ذرات خاکهای رسی واگرا تحت شرایط خاصی متفرق شده و بهسرعت شسته میشوند. در این پژوهش به بررسی میزان واگرایی خاکهای رخنمون یافته در جنوب شرق یزد پرداختیم و در نهایت اصلاح پتانسیل واگرایی خاک با استفاده از نانو سلولز بررسی شد. پس از انجام یکسری آزمایشهای فیزیکی، شیمیایی و مکانیکی، مشخصات خاکهای بررسی شده تعیین شد و درجۀ واگرایی خاکها با انجام آزمایشهای شیمیایی، پینهول،کرامب و هیدرومتری مضاعف مشخص شد. همچنین با استفاده از سیستم طبقهبندی، واگرایی خاکها بررسی شد. نهایتاً تثبیت واگرایی خاک با تهیه نمونههای ترکیب شده با ۵/۰، ۱ و ۵/۱ درصد نانو سلولز انجام شد. نتایج نشان داد که خاکهای بررسی شده در گمانه A دارای واگرایی متوسط و در گمانه B واگرایی شدید تا کمی واگرا است. بنابراین میتوان نتیجه گرفت هر چه بهسمت مرکز دشت نزدیکتر شویم واگرایی بیشتر میشود. همچنین نتایج آزمایشهای تثبیت واگرایی خاک نشان داد رطوبت بهینه و وزن مخصوص خشک حداکثر بهترتیب افزایش و کاهش مییابد. افزایش مقاومت تکمحوری و عدد CBR نمونهها نشان میدهد افزایش نانو سلولز تأثیر مثبت بر نمونههای اصلاح شده دارد و موجب اصلاح واگرایی خاک این منطقه میشود.